کس نداند راز دل تنگم را
کاش بود همنفسی، آنکه دریابد مرا
حال، بی جان و بی جانان،
آواره ی کوهم و دشتستان
نامه های غوطه ور در باد
کاش کسی می شنید سکوت سخت این فریاد
(من!)
همه چیز از یه شوخی شروع شد تا امروز تو جدی ترین موضوع زندگیم باشی....
پاداش کدام ثوابی تو؟!
تشکر کدام نگاه؟
هرکه هستی، هرچه هستی
هرکجا و با هرکه باشی
" باش تا بهتر و بهتر باشم
باش تا از این همه سر باشم "
( من!)
سالهاست شاهد دوست داشتنشان هستم
شاید بیست و اندی
و آنان که دوستم دارند تا سر حد مرگ،
نبودنم، آرزویشان است
دوست داشتنت را چگونه به سخره نگیرم ؟!
(من!)
چمنزار سبز چشمات
زیر سایه سار عشقت
در چمنزار سبز چشمات
مستم از هوای دوست داشتن
" دوستت دارم ای خیال لطیف
دوستت دارم ای امید محال"
( من! )